علوم تجربی
اموزشی تفریحی
25 آبان 1391برچسب:, :: 21:50 ::  نويسنده :

تاریخچه  زمین 

 
سرگذشت  زمین
??? میلیون سال قبل زندگی روی  کره   زمین  شروع شد. در آن زمان  زمین  به این شکل نبود .
فقط یک  دریای بزرگ به  نام  پانتالاسا و یک خشکی بزرگ به  نام  پانگه آ وجود داشت.
اولین موجوداتی که روی  زمین  زندگی می کردند تک سلولی ها بودند. بعد به تدریج کرم ها، جلبک ها، بی مهرگان و ماهی ها به وجود آمدند و رویش گیاهان در خشکی آغاز شد.
سپس دو زیستان و  اولین  خزندگان به وجود آمدند و جنگل ها فراوان شدند و دایناسورها شروع به زندگی کردند. دایناسور به معنی جانور ترسناک است که طول بعضی از آن ها به ?? متر می رسید.
دایناسورها روی  زمین  حکم رانی می کردند که پانگه آ به آرامی به سه قسمت تقسیم شد و  دریایی را که بین آن دو خشکی به وجود آمد تتیس  نام  گذاشتند.
دریای خزر بازمانده آن  دریای بزرگ است.
قاره ها هنوز هم دارند از هم دور می شوند، مثلا گروئلند با سرعت ?متر در هر سال از اروپا دورتر می شود.
?? میلیون سال قبل شهاب سنگ بزرگی با  زمین  تصادف کرد. بعضی دانشمندان معتقدند که برخورد شهاب سنگ باعث شد غبار و ابر غلیظی دور  کره   زمین  را فرا بگیرد و نور خورشید به  زمین  نرسد و عصر یخبندان آغاز شد. دایناسورها که تحمل سرما را نداشتند از بین رفتند.
پس از عصر یخبندان، پرندگان، پستادناران و گیاهان گل دار بر روی  زمین  گسترش یافتند.
انسان از دو میلیون سال پیش پا به عرصه زندگی گذاشت.
آیا می دانید این اطلاعات را دانشمندان از کجا به دست آوردند؟ 
سنگ های رسوبی، کتاب تاریخ  زمین 
زمین شناسان با استفاده از آثاری که در سنگ ها وجود دارد، اطلاعات زیادی درباره گذشته  زمین  جمع آوری می کنند.
آن ها با مطالعه سنگ رسوبی، درباره آب و هوای گذشته  زمین، محل  دریاها و خشکی ها و نوع گیاهان و جانورانی که زمانی روی  زمین  زندگی می کرده و امروزه از بین رفته اند،اطلاعاتی به دست می آورند.
به شکل لایه های زیر نگاه کنید.


?- چرا بعضی لایه ها از بعضی دیگر نازک ترند؟
?- کدام لایه ها قدیمی ترند؟
?- طرز تشکیل این لایه ها را بیان کنید.


فسیل

برای اطلاعات بیشتر رجوعکنید به کتاب چوپان  دریایی، اثر آلن بایاش

به آثاری که از جانداران بسیار قدیمی در سنگ ها باقی مانده است، فسیل (سنگواره) می گویند. فسیل ها یا مانند استخوان و دندان، قسمت هایی از بدن جاندار قدیمی اند یا مانند ردپا، اثری از بدن جاندار هستند. برای تشکیل بعضی از فسیل ها، میلیون ها سال زمان لازم است.

تفسیر کنید:
با توجه به تصویرهای زیر چگونگی تشکیل شدن فسیل را بیان کنید.

فکر کنید:
?- بیش تر فسیل ها مربوط به دندان، صدف یا استخوان های جانوران قدیمی اند. به نظر شما، چرا از همه قسمت های بدن موجودات، فسیل تشکیل نمی شود؟
?- از بدن جانداران ساکن خشکی ها، کم تر فسیل تشکیل می شود. چرا؟
فعالیت:
فسیل بسازید.
?- مقداری خمیر مجسمه ساری تهیه کنید. آن را روی سطح صافی پهن کنید. چند صدف را روی خمیر فشار دهید و سپس آن ها را بردارید. نقشی که روی خمیر تشکیل می شود، یکی از راه های تشکیل فسیل را نشان می دهد.
?- داخل فرو رفتگی ها را با کمی روغن چرب کنید.
?- مقداری گچ بنایی را با آب مخلوط کنید و آن را به هم بزنید تا کمی سفت شود. فرو رفتگی های داخل خمیر را با گچ پر کنید.
?- وقتی گچ خوب سفت شد، آن را از قالب خمیری خارج کنید. این فسیل مصنوعی را می توانید رنگ کنید و نگه دارید.
استفاده از فسیل
دانشمندان با مطالعه فسیل ها درباره گذشته  زمین  و تغییرات آن اطلاعات زیادی به دست می آورند. کسی که فسیل را مطالعه می کند، باید درباره جانوران و گیاهان امروزی، محل زندگی آن ها، نوع غذا و رفتارهای آن ها آگاهی داشته باشد.  زمین  شناسان، گذشته را با امروز مقایسه می کنند؛ مثلا، اگر در بالای کوهی فسیل ماهی یافت شود، نشانه آن است که در گذشته، آن محل  دریا  بوده است

ok

24 آبان 1391برچسب:, :: 22:55 ::  نويسنده :

زمين زيستگاه ما


مقدمه
زمين شناسي علمي است كه درباره ساختمان زمين و موقعيت آن در فضا و علت تغييرات آن تحقيق     مي كند در اين علم ساختها، فرآيندها و تاريخ گذشته زمين مورد مطالعه واقع مي شود. فرآيندهايي كه موجب بوجود آمدن تغييرات در زمين مي شوند و رويدادهاي گذشته زمين و شكل هاي زندگي از زمان پيدايش تا امروز همه در محدوده علم زمين شناسي است.

 

علم زمين شناسي شاخه هاي گوناگوني دارد كه هر شاخه كارشناسان مخصوص دارد.

بعضي از شاخ هاي زمين شناسي عبارتنداز:
1- اقيانوس شناسي:
درباره اقيانونس ها ، لايه هاي تشكيل دهنده آن ها، جانوران موجود در آنها مطالعه مي كند.

2- هواشناسي:
علم مطالعه پوشش گاز در اطراف زمين (هواكره) است.

3- اخترشناسي:
علم مطالعه ستارگان و كليه اجرام آسماني و به آن علم نجوم نيز مي گويند.

4- ژئوفيزيك:
علم كاربرد قوانين فيزيك در حل مسائل مربوط به زمين

5- ژئوشيمي:
علم شناسايي مواد سازنده زمين مثل سنگ، خاك، كاني و ... است.

6- ديرين شناسي:
علم مطالعه فسيل ها و ارتباط آنها با علم زيست شناسي است. ديرين شناسي در تعيين موقعيت مخازن نفتي نقش مهمي دارد.

7- چينه شناسي:
علمي كه با استفاده از لايه هاي رسوبي و فسيل ها دورن زمين شناسي را مشخص مي كند.

 

سرگذشت زمين:

 

 

الف: لايه هاي رسوبي ساده ترين راه براي تعيين تاريخ گذشته زمين است اما اگر دچار چين خوردگي شده باشند بايد از منابع ديگر استفاده كرد.
در هنگام چين خوردگي لايه هاي زيرين و بالايي به خوبي قابل تشخيص نيست در اين صورت بايد جنس لايه ها را مورد مطالعه قرار دارد.

ب: بهترين راه مطالعه تاريخ زمين استفاده از فسيل يا سنگواره است.

فسيل چيست؟
آثار و بقاياي گياهان و جانوراني كه در دروه هاي گذشته زمين زندگي مي كردند.

 


در بعضي شرايط يك جاندار به طور كامل به فسيل تبديل مي شود.


وقتي جاندار به طور ناگهاني در يك محيط قرار بگيرد كه عوامل مخرب و تجزيه كننده به آن دست رسي نداشته باشند فسيل كامل از آن باقي مي ماند.
مثال: قرار گرفتن حشره در شيره هاي گياهي - فيل هاي ماموت در يخچال هاي قطبي

بسياري از عوامل موجب تجزيه بدن جاندار و مانع تشكيل فسيل مي شوند.


مكانهاي تشكيل فسيل
الف: مناطق آبي (درياها - درياجه ها - و ..... )
بهترين منطقه براي تشكيل فسيلل محيط هاي كم عمق است زيرا در اين مناطق جانداران آبزي و زيادي زندگي مي كنند و عمل رسوبگذاري شديد است.


ب: مناطق خشكي عبارتنداز

 



تغيير گونه هاي جانداران:
در مورد بروز تغيير در جانداران فرضيه هاي متعددي وجود دارد اگر چه اين فرضيه ها قابل آزمايش نيستند اما با دلايل و شواهد مي توان آنها را قبول يا رد كرد.

1- نظريه لامارك:
استعمال يا عدم استعمال از يك اندام موجب بروز تغيير در جاندار مي شود اندامي كه زياد مورد استفاده قرار بگيرد قوي تر مي شود و اندامي كه كار نكند رشد زيادي ندارد.

مثلا زرافه برای خوردن برگ درختان ناچار گردن خود را بالا کشانده در نتیجه گردن آن نسل به نسل درازتر شده است.


2- نظريه داروين:
طبيعت در محيط افراد سازگارتر را انتخاب مي كند و آنهايي كه براي زندگي در يك محيط مناسب نيستند از بين مي روند.
مثال: زرافه ها داراي اندازه هاي متفاوتي بوده اند. آنهايي كه قد بلند داشته دسترسي به غذا داشته و زنده مانده اند اما زرافه هاي كوتاه قد بر اثر كمبود غذا از بين رفته اند.


فكر انتخاب طبيعي چگونه در ذهن داروين ريشه گرفت؟
او مشاهده كرد كه تعداد اولاد جانداران از والدين بيشتر است اما جمعيت انواع گونه ها هميشه ثابت است.

داروين از اين فرضيه سه نتيجه گرفت:

1- در يك محيط خاص فقط تعداد معيني از جانداران مي توانند زندگي كنند.
2- بين افراد يك نوع تفاوت فردي وجود دارد همه از نظر سازگاري مشابه نيستند.
3- افرادي كه سازگاري بيش تري دارند از شانس بيش تري براي زنده ماندن برخوردار هستند.


جهش:
به صفاتي كه به طور ناگهاني در يك فرد ظاهر مي شوند و قابل ارثي شدن هستند جهش مي گويند.

نظريه دووريس در مورد جهش:
او جهش را عامل ايجاد كننده صفات ثانويه در جانداران دانست.

چگونگي بروز جهش:

جهش بر اثر تغيير مولكول هاي DNA كه ماده اصلي كروموزوم است بوجود مي آيد اين ماده بسيار با ثبات است و كمتر دچار تغيير مي شود به همين دليل طي ميليون ها سال انواع گونه جانداران بدون تغيير باقي مانده اند.

 


بسیار خوب متشکرم

توضیح نظریه تکامل چارلز داروین بسیار ساده هست.
 .
نظریه تکاملی بر اصل انتخاب طبیعی استوار هست.
 
انتخاب طبیعی خودش بر صفات سازشی استوار هست به این معنی که مثلآ در زرافه ها فرض کنید همه زرافه ها گردنی اندازه گردن اسب داشتن.
حالا این زرافه ها تکثیر میشن و تولید مثل می کنن و عده ای از اونها به خاطر افزایش رقابت سر منابع غذایی مجبور به کوچ میشن.
حالا فرض کنید توی جمعیت کوچ کرده زرافه 2 زرافه گردنشون بر حسب اتفاق کمی بلندتر از بقیه هست.
حالا رسیدیم به زیستگاه جدید که درختهاش کمی بلندتر هستن و منابع غذایی به خاطر بلند بودن درخت ها در سطح بالاتری قرار دارن.
خب حالا همه می خوان غذا بخورن.
روز های اول همه چی ممکنه خوب باشه اما اون 2 زرافه که گردنشون کمی بلندتر هست در غذا خوردن موفق تر هستن و بقیه به خاطر در دسترس نبودن غذا از بین می رن.
حالا این دو زرافه گردن بلند با هم جفت میشن و فرزنداشون 4 تا زرافه هستن که 2 تا اندازه گردن پدر و مادر رو دارن و دو تا گردن بلندتر از پدر و مادر باز هم شانس زنده موندن گردن بلندتر ها بیشتر هست چون زرافه ها برگ درخت رو می خورن.
دوستان توجه داشته باشید که این سیر در طول زمان بسیار طولانی یعنی میلیون ها سال اتفاق افتاده و اصلآ غیر منطقی به نظر نمیاد.


 

ادامه مطلب مورد نظر رمز دارد.
لطفا رمز عبور مربوط به مطلب را وارد کرده ، دکمه تایید را کلیک کنید.


ادامه مطلب ...

 

کشف بقایای یک ماموت 20 هزار ساله
 

اسکلت یک ماموت پشمی که حدود حداقل 20،000 سال پیش می زیسته است در نزدیکی پاریس یافت شد. به گزارش نیک صالحی این ماموت در کنار لبه های سنگ چخماق یافت شده است و احتمال می دهند که شکارچیان نئاندرال آن را برای گوشتش شکار کرده اند.

در این کشف حیرت انگیز استخوان و دندان های این حیوان ماقبل تاریخ توسط باستان شناسان در کرانه رودخانه مرن حفاری شد. این حیوان بیش از 2متر ونیم طول داشته است که حتی دندانش از این میزان نیز بزرگتر بوده است و به گزارش نیک صالحی بسیار پیش از پیدایش پایتخت فرانسه در آنجا می زیسته اند.

تصور می شود به دلیل تغییرات جوی ، بیماری های مسری و شکار انسان ها منقرض و از روی زمین محو شده باشند.

  کشف بقایای یک ماموت 20 هزار ساله  کشف بقایای یک ماموت 20 هزار ساله  کشف بقایای یک ماموت 20 هزار ساله

 مقدمه

اين سخن بسيار گفته شده است كه براي پي بردن به ساختمان پركاهي با عمق و دقت ؛بايد جهان را به درستي شناخت امّا آن كس كه بتواند با چنين عمق و دقتي به ساختمان پركاهي پي برد. در هيچ يك از امور جهان نكته تاريكي نخواهديافت ، من براي شرح حال و زندگي انيشتن را نه براي رياضدانان ونه براي فيزيكدانان ،نه براي اهل فلسفه نه براي طرفداران استقلال يهود بلكه براي آن كساني كه مي خواهند چيزي از جهان پرتناقض قرن بيستم درك كنند . و اينك شرح حال زندگي او از كودكي تا پابان عمر :

آلبرت انيشين در چهاردهم مارس 1879 در شهر اولم كه شهر متوسطي از ناحيه و ورتمبرگ آلمان بود متولّد شد . امّا شهر مزبور در زندگي او اهميتي نداشته است . زيرا يك سال بعد از تولّد او خانواده وي از اولم عازم مونيخ گرديد.

پدر آلبرت ، هرمان انيشتين كارخانه ي كوچكي براي توليد محصولات الكتروشيميايي داشت و با كمك برادرش كه مدير فني كارخانه بود از آن بهره برداري مي كرد. گر چه در كار معاملات بصيرت كامل نداشت .پدر آلبرت از لحاظ عقايد سياسي نيز مانند بسياري از مردم آلمان گرچه با حكومت پروسي ها مخالفت داشت امّا امپراتوري جديد آلمان را ستايش مي كرد و صدراعظم آن « بيسمارك » و ژنرال «مولتكه » و امپراتور پير يعني «ويلهم اول» را گرامي مي داشت.

مادر انيشتين كه قبل از ازدواج پائولين كوخ نام داشت بيش از پدر زندگي را جدي مي گرفت و زني بود از اهل هنر و صاحب احساساتي كه خاصّ هنرمندان است و بزرگترين عامل خوشي او در زندگي و وسيله تسلاي وي از علم روزگار موسيقي بود.

آلبرت كوچولو به هيچ مفهوم كودك عجوبه اي نبود و حتّي مدّت زيادي طول كشيد تا سخن گفتن آموخت بطوريكه پدر و مادرش وحشت زده شدند كه مبادا فرزندشان ناقص و غيرعادي باشد امّا بالاخره شروع به حرف زدن كرد ولي غالباً ساكت و خاموش بود و هرگز بازيهاي عادي را كه ما بين كودكان انجام مي گرفت و موجب سرگرمي كودك و محبّت في ما بين مي شود را دوست نداشت .

آلبرت مرتباً و هر سال از پس سال ديگر طبق تعاليم كاتوليك تحصيل كرد و از آن لذّت فراوان و بود وحتّي در مواردي از دروس كه به شرعيات و قوانين مذهبي كاتوليك بستگي داشت چنان قوي شد كه مي توانست در هر مورد كه همشاگردانش قادر نبودند به سوألهاي معلّم جواب دهند او به آنها كمك مي كرد.

انيشتين جوان در ده سالگي مدرسه ابتدائي را ترك كرد و در شهر مونيخ به مدرسه متوسطه «لوئيت پول» وارد شد . در مدرسه متوسطه اگر مرتكب خطايي مي شدند راه و رسم تنبيه ايشان آن بود كه مي بايست بعد از اتمام درس ، تحت نظر يكي از معلّمان ، در كلاس توقيف شوند و با درنظر گرفتن وضع نابهنجار و نفرت انگيز كلاسهاي درس ، اين اضافه ماندن شكنجه اي واقعي محسوب مي شد.

 

ذوق هنري:

ذوق هنري انيشتين چنان بود كه او وقتي پنج ساله بود روزي پدرش قطب نمايي جيبي را به وي نشان داد . خاصّيت اسرار آميز عقربه مغناطيسي در كوك تأثير عميقي گذاشت با وجود آنكه هيچ عامل مرئي در حركت عقربه تأثيري نداشت كودك چنين نتيجه گرفت در فضاي خالي بايد عاملي وجود داشته باشد كه اجسام را جذب كند.

وقتي كه انيشتين پانزده ساله بود حادثه اي اتفاق افتاد كه جريان زندگي او را به راه جديدي منحرف ساخت : هرمان پدر او در كار تجارت خويش با مشكلاتي مواجه شد و در پي آن صلاح را در آن ديدند كه كارخانه خود را در مونيخ بفروشد و جاي ديگري را براي كسب و كار خود ترتيب دهند. از آن جا كه وي خوش بين و علاقمند به كسب لذّتهاي بود تصميم گرفت كه به كشوري مهاجرت كند كه زندگي در آن با سعادت بيشتري همراه باشد و به اين منظور ايتاليا را انتخاب كرد و در شهر ميلان مؤسسه ي مشابهي را ايجاد كرد. هنگاميكه وارد شهر ميلان شدند آلبرت به پدر خود گفت كه قصد دارد تابعيت كشور آلمان را ترك گويد. آقاي هرمان به وي تذكر داد كه اين كار زشت ونابهنجار است .

 

دوران دانشجويي:

در اين دوران مشهورترين مؤسسه فني در اروپا مركزي به استثناي آلمان ، مدرسه ي دارالفنون سوئيس در شهر زوريخ بوده است. آلبرت در امتحان داوطلبان شركت كرد ولي بخاطر اينكه درعلوم طبيعي اطلاّعاتي وسيع نداشت درامتحان پذيرفته نشد. با اين حال مدير دارالفنون زوريخ تحت تأثير اطلاّعات وسيع او در رياضيات واقع شد و از او درخواست كرد كه ديپلم متوسطه اي را كه براي ورود به دارالفنون لازم است در يك مدرسه سوئيسي بدست آورد و او را به مدرسه ممتاز شهر كوچك «آآرائو»كه با روش جديدي اداره مي شد معرفي كرد. بعد از يك سال اقامت در مدرسه مذبور ديپلم لازم را بدست آورد و در نتيجه بدون امتحان در دارالفنون زوريخ پذيرفته شد. با اين كه درس هاي فيزيك دارالفنون آميخته با هيچ گونه عمق فكري نبود باز هم حضور در آنها آلبرت را تحريك كرد كه كتب جستجوكنندگان بزرگ اين را مورد مطالعه قرار دهد. او، آثار استادان كلاسيك فيزيك نظري از قبيل: بولترمان،ماكسول و هوتز را با حرص عجيبي مطالعه كرد. شب و روز اوقات او با مطالعه اين كتابها مي گذشت و ضمن مطالعه آنها با هنر استادانه اي آشنا شد كه چگونه بنيان رياضي مستحكمي ساخت. او درست در خاتمه قرن 19 تحصيلات خود راپايان داد و به مسأله مهم تهيه شغل مواجه شد.

از آنجا كه نتوانست مقام تدريسي در مدرسه پولي تكنيك بدست آورد تنها راهي باقي ماند وآن اين بود كه چنين شغل و مقامي در مدرسه ي متوسطه اي جستجو كند.

اكنون سال 1910 شروع شده و آلبرت بيست و يك سال داشت و تابعيت سوئيس را بدست آورده بود. او در هنگام داوطلب شغل معلّمي خصوصي گرديد و پذيرفته شد. انيشتين از كار خود راضي و حتّي خوشبخت بود كه مي تواند بهپرورش جوانان بپردازد امّا بزودي متوجّه شد كه معلمّان ديگر نيكي را او مي كارد ضايع و فاسد مي كنند و اين شغل را ترك كرد. بعد از اين دوران تاريك ، ناگهان نوري درخشيد و بعد از مدّتي در دفتر ثبت اختراعات مشغول به كار شد و به شهر«برن» انتقال يافت. كمي بعد از انتقال به شهر برن انيشتين با ميلواماريچ همشاگرد قديم خود در مدرسه ي پولي تكنيك ازدواج كرد و حاصل آن دو پسر پي در پي بود كه اسم پسر بزرگتر را آلبرت گذاشتند. كار انيشتين در دفتر اختراعات خالي از لطف نبود و حتّي بسيار جالب مي نمود وظيفه ي وي آن بود كه اختراعات را كه به دفتر مذبور مي آوردند مورد آزمايش اوّليه قرار مي داد. شايد تمرين در همين كار موجب شده بود كه وي با قدرت خارق العاده و بي مانند بتواند همواره نتايج اصلي و اساسي هر فرض و نظريه جديدي را با سرعت درك و استخراج كند. چون انيشتين به خصوص به قوانين كلي فيزيك علاقه داشت و به حقيقت در صدد بود كه با كمك محدودي ميدان وسيع تجارت را به وجهي منطقي استنتاج كند.

در اواخر سال 1910 كرسي فيزيك نظري در دانشگاه آلماني پراگ خالي شد. انتصاب استادان اين قبيل دانشگاهها طبق پيشنهاد دانشكده بوسيله ي امپراتور اتريش انجام مي گرفت كه معمولاً حقّ انتخاب خويش را به وزير فرهنگ وا مي گذاشت. تصميم قطعي براي انتخاب داوطلب ، قبل از همه ، بر عهده ي فيزيكداني به نام« آنتون لامپا » بود و او براي انتخاب استاد دو نفر را مدّ نظر داشت كه يكي از آنها «كوستاويائومان» و ديگري«انيشتين» بود. «يائومان» آن را نپذيرفت و پس از كش و قوسها فراوان انيشتين اين مقام را پذيرفت. وي صاحب دو ويژگي بود كه موجب گرديد وي استاد زبردستي گررد. اوّلين آنها اين بود كه علاقه ي فراوان داشت تا براي عدّه ي بيشتري از همنوعان خود وبخصوص كسانيكه در حول وحوش او مي زيسته اند مفيد باشد. ويژگي دوّم او ذوق هنريش بود كه انيشتين را وا مي داشت كه نه فقط افكار عمومي خود را به نحوي روشن و منطقي مرتّب سازد بلكه روش تنظيم و بيهن آنها به نحوي باشد كه چه خود او و چه مستهعان از نظر جهان شناسي نيز لذّت مي برند.

هدف انيشتين اين بود كه فضاي مطلق را از فيزيك براندازد تئوري نسبي سال 1905 كه در آن انيشتين فقط به حركت مستقيم الخط متشابه پرداخته بود انيشتين با كمك از «اصل تعادل» پديدههاي جديدي را در مبحث نور پيش بيني كند كه قابل مشاهده بوده اند و مي توانست صحت نظريه جديد او را از لحاظ تجربي تأييد كرد.

 

عزيمت از پراگ:

در مدّتي كه انيشتين در پراگ تدريس مي كرد نه فقط نظريه جديد خود را درباره غير وي بنا نهاد بلكه با شدّت بيشتري نظريه ي خود را درباره ي كوآنتوم نو را كه در شهر برن شروع كرده بود ، توسعه داد. با همه ي اين تفاصيل انيشتين به دانشگاه پراگ اطّلاع دادكه در خاتمه دوره تابستاني سال 1912 خدمت اين دانشگاه را ترك كرد. عزيمت ناگهاني انيشتين از شهر پراگ موجب سر وصداي بسيار در اين شهر شد در سر مقاله بزرگترين روزنامه ي آلماني شهر پراگ نوشته شد:«كه نبوغ و شهرت

فوق العاده انيشيتن باعث شد كه همكارانش او را مورد شكنجه و آزار قرار دهند و به ناچار شهر پراگ ترك كرد.» انيشتين عازم شهر زوريج گرديد و در پايان سال 1912 با سمت استادي مدرسه ي پولي تكنيك زوريج مشغول به كار شد شهرت انيشتين به تدريج تا آنجا رسيده بود كه بسياري از مؤسسات و سازمانهاي علمي جهان علاقه داشتند كه وي بعنوان عضو وابسته با مؤسسه ايشان در ارتباط يابد. سالها بود كه مقامات رسمي آلمان كوشش مي كردند كه شهر برلن نه فقط مركز قدرت سياسي و اقتصادي باشد بلكه در عين حال كانون فعّاليّت هنري و علمي نيز محسوب گردد بهمين جهت از انيشتين دعوت بعمل آوردند. مدّت كمي بعد از ورود انيشتين به برلن ، انيشتين از زوجه ي خويش هيلوا كه از جنبههاي مختلف با او عدم توافق داشت جدا گرديد و زندگي را با تجرد مي گذارند. هنگاميكه به عضويت آكادمي پاشاهي انتخاب شد سي و چهار سال سن داشت و نسبت به همكاران خود كه از او مسن تر بودند بيش از حد جوان مي نمود. در اين حال همه انيشتين را در وهله ي اوّل مردي مؤدب ودوست داشتني به نظر مي آوردند.

فعّاليّت اصلي انيشتين در برلن اين بود كه با همكاران خويش و يا دانشجويان رشته ي فيزيك درباره ي كارهاي علمي مصاحبه و مذاكره كند وآنها را در تهيه برنامه ي جستجوي علمي راهنمايي كند. هنوز يكسال از اقامت انيشتين در برلن نگذشته بود كه ماه اوت 1914 جنگ جهاني شروع شد. در مدّت جنگ جهاني اوّل ، روزنامه هاي برلن همه روزه از وقايع جنگ و شروع فتوحات ارتش آلمان بود. در عين حال انيشتين در منزل خود با دختر عمه ي خويش الزا آشنايي پيدا كر. الزا زني مهربان و خونگرم بود و همچنين او از شوهر مرحوم سابق خود دو دختر داشت با اينحال انيشتين با او ازدواج كرد. جنگ بين المللي و شرايط معرفت النفسي كه در نتيجه ي آن بر دنياي علم تحصيل گرديد مانع از آن نشد كه انيشتين با حرارت فوق العاده به توسعه وتكميل نظريه ي ثقل خويش بپردازد. وي با پيمودن راه تفكّري كه در پراگ و زوريخ

پيش گرفته بود توانست در سال 1916 نظريه اي براي ثقل بپردازد. و جاذبه ي عمومي بنا نهد كه بلكي مستقل از نظريه هاي گذشته و از نظر منطقي داراي وحدت كامل بود.

اهّميّت نظريه جديد به زودي مورد تأييد و توجّه دانشمنداني واقع گرديد كه داراي قدرت خلاق علمي بودند تأييد تجربي نظريه انيشتين توجّه عموم مردم را به شدّت جلب كرده بود از اين پس ديگر انيشتين مردي نبود كه فقط مورد توجّه دانشمندان باشد و بس. به زودي وي نيز همچون زمامداران مشهور ممالك ، بازيگران بزرگ سينما و تئاتر شهرت عام بدست آورد.

 

مسافرتهاي انيشتين:

تبليغات مخالف و حملاتي كه عليه انيشتين مي شد موجب گرديد كه در تمام ممالك جهان و در همه ي طبقات اجتماعي توجّه عموم مردم به سوي تئوريهاي او جلب شود. مفاهيمي كه براي تودههاي مردم هيچگونه اهّميّتي نداشته است وعامه ي ايشان تقريبأ چيزي از آن درك نمي كردند موضوع مباحث سياسي گرديد. انيشتين دراين زمان سفرهاي خود را آغاز كرد ابتدا به هلند، بعد به كشورهاي چك و اسلواكي، اسپانيا، فرانسه، روسيه، اتريش، انگليس، آمريكا و بسياري كشورهاي ديگر. امّا نكته قابل توجّه اين است كه وقتي انيشتين و همسر او به بندرگاه نيويورك شدند با استقبال شديد و تظاهرات پر شوري مواجه شدند كه به احتمال قوي نظير آن هرگز هنگام ورود يكي از دانشمندان رخ نداده بود .

انيشتين به آسيا وبه كشورهاي چين، ژاپن و فلسطين سفر كرده است و اين خاتمه ي سفرهاي او بود. درسال 1924 بعد از مسافرتهاي متعدد به اكناف جهان انيشتين بار ديگر در برلن مستقر گرديد. حملات همچنان بر او ادامه داشت و نظريات او را بعنوان بيان افكار قوم يهود و به سوي فاشيسم مي دانستند به اين دليل انيشتين به شهر پرنيستون در آمريكا مي رود. بعد از چندي همسرش الزا در سال 1936 از دنياي مي رود و خواهر انيشتين كه در فلورانس بود به شهر پرنيستون نزد برادرش آمد. در همين دوران انيشتين تابيعت كشور آمريكا را مي پذيرد. انيشتين در سال 1945 طبق قانون بازنشستگي مقام استادي مؤسسه مطالعات عالي پرنيستون را ترك كرد ولي اين تغيير سمت رسمي ، تغييري در روش زندگي و كار او به وجود نياورد وي كماكان در پنيستون بسر مي برد و در مؤسسه ي مذبور تجسّسات خود را ادامه دهد.

 

آخرين سالهاي زندگي انيشتين:

اين دوران تجسّس در نيمه انزواي شهر پرنيستون به تدريج با اصطراب و احتشاش آميخته مي شد. هنوز ده سال ديگر از زندگي انيشتين باقي مانده بود ليكن اين دوره ي ده ساله درست مصادف با هنگامي بود كه عهد بمب اتمي شروع مي گرديد و بشريّت تمرين و آموزش خويش را در اين زمينه آغاز مي كرد. بنابراين مسأله واقعي كه براي او مطرح شد موضوع چگونگي پيدايش بمب اتمي نبود با وجود اينكه منظور ما در اين جا دادن چشم اندازي مختصر از روابط انيشتين با حوادث بزرگ سياسي آخرين سالهاي زندگي او مي باشد باز هم اگر از دو موضوع اساسي ياد نكنيم همين چشم انداز هم ناقص خواهد بود يكي از آنها نامه ي مشهور است كه وي مي بايست براي همكاري خود در شوروي بفرشد و دوّم شرح وقايعي است كه در اوضاع و احوال فيزيكدانان آمريكايي ، خاصه دانشمندان اتمي ، در داخل مملكت خودشان تغيير بسيار ايجاد كرد.

اكنون مي توانيم بصورت شايسته تري همه ي آنچه را كه گهگاه موجب تيره شدن پايان زندگي وي مي شد مشاهده كنيم و سر انجام روز هجدهم آوريل 1955 بزرگترين دانشمند و متفكر قرن بيستم ، پيغمبر صلح و حامي و مدافع محنت ديدگان جهان ، مردي كه احتمالأ همراه با ناپلئون و بتهوون مشهورتر از همه ي مردان جهان بوده است ، در شهر پرنيستون واقع در ممالك متحده آمريكاي شمالي از زندگي وتفكر و مبارزه دست كشيد و از دار دنيا رفت و در گذشت.

در پايان به اظهار نظرهاي برخي از مشاهير درباره ي انيشتين بعد از وفات وي مي پردازيم:

پيشر فتي كه انيشتين نصيب معرفت ما درباره ي طبيعت كرد از قدرت مهمّ جهان ‹امروزي خارج است. فقط نسلهاي آينده خواهند توانست مفهوم واقعي آن را درك كند. › « دكتر هارولددوز رئيس دانشگاه پرنيستون در آمريكا »

« وي دانشمند بزرگ اين عصر و به واقع يكي از جويندگان عدالت و راستي بود كه هرگز با نا راستي و ظلم مصالحه نكرد.» «جواهر لعل نهر نخست وزير هند»

 

ياد او زنده و روحش شاد باد                                              ok

17 آبان 1391برچسب:, :: 15:48 ::  نويسنده :

 

ساختمان مولکول DNA

ساختمان مولکول dna


 

در اواخر قرن نوزدهم یک بیوشیمیست آلمانی نشان داد که اسیدهای نوکلئیک ( مولکول‌های زنجیری بلند که از واحد های ساختمانی کوچک تری به نام " نوکلئوتید" تشکیل شده اند . ) دارای قند، اسید فسفریک و چند باز نیتروژن دار می‌باشند. اندکی بعد مشخص شد که قند موجود در اسیدهای نوکلئیک می‌تواند ریبوز یا دئوکسی ریبوز باشد و لذا اسیدهای نوکلئیک به دو دسته DNA ) DeoxyriboNucleic Acid ) - که قند موجود در آن‌ها دئوکسی ریبوز است - و ( RNA RiboNucleic Acid ) - که قند موجود در آن‌ها ریبوز است - تقسیم می‌شوند. پس از کشف اسوالد اوری لازم شد تا ساختار دقیق مولکول DNA و شیوه‌ی عمل آن معین شود.


 

 


 

ساختمان مولکول dna     ساختمان مولکول dna


 

در سال 1948 لینوس پاولینگ (Linus Pauling) کشف کرد که بسیاری از مولکول‌های پروتئینی به شکل یک مارپیچ (helix) هستند، و تقریباً شکلی شبیه فنر دارند. در سال 1950 نیز اروین شارگاف (Erwin Chargaff) نشان داد که اگرچه آرایش بازهای موجود در ساختار DNA بسیار متنوع است، اما همواره نسبت باز ادنین (A) و باز تیمین (T) موجود در آن با هم برابر است و همین طور نسبت باز سیتوزین (C) با باز گوآنین (G). این دو اکتشاف نقش مهمی را در آشکار شدن ساختمان مولکول DNA ایفا نمود.


 

 


 

ساختمان مولکول dna


 

در دهه‌ی 1950 همچنان رقابت برای کشف ساختار DNA ادامه داشت. در دانشگاه کمبریج کریک (Francis Crick) و واتسون (James Watson) تحت تأثیر کارهای پاولینگ سعی داشتند تا با ارائه‌ی مدل‌های فیزیکی، ساختارهای احتمالی ممکن برای DNA را محدود کنند تا سرانجام به ساختار صحیح دست یابند. گروه دیگری متشکل از ویلکینز (Maurice Wilkins) و فرانکلین (Rosalind Franklin) نیز در کالج کینگ لندن به طور همزمان مشغول مطالعه DNA بود. روش کار این گروه با گروه قبلی متفاوت بود. آن‌ها سعی داشتند تا با روش آزمایشگاهی به ویژه با استفاده از تصاویر پراش اشعه X از مولکول DNA، ساختار آن را معین کنند.


 

 


 

ساختمان مولکول dna


 

ساختمان مولکول dna


 

ساختمان مولکول dna


 

در سال 1951، فرانکلین دریافت که DNA با توجه به میزان رطوبت هوای محیط، می‌تواند دو شکل متفاوت داشته باشد و بنابراین نتیجه گیری کرد که بخش فسفات مولکول در سمت خارجی آن قرار دارد. اندکی بعد او با استفاده از تصاویر اشعه X فهمید که DNA در حالت " مرطوب " (Wet) از تمامی ویژگی های یک مارپیچ (helix) برخوردار است؛  این احتمال که حالت دیگر مولکول DNA نیز به شکل مارپیچی باشد به ذهن او خطور کرد، اما نمی خواست تا زمانی که شواهد قطعی برای این حدس پیدا کند آن را اعلام نماید. در ژانویه 1953 ویلکینز که از به نتیجه رسیدن تحقیقات ناامید شده بود، نتایج تحقیقات فرانکلین را بدون اطلاع و رضایت او، با واتسون در میان گذاشت.


 

 


 

واتسون و کریک با استفاده از این نتایج، مدلی بسیار شگفت انگیز را برای ساختار DNA پیشنهاد نمودند. آن‌ها مولکول را به صورت دو زنجیر مارپیچی متشکل از نوکلئوتیدها تصور کردند که یکی از آن‌ها بالا می‌رفت و دیگری پایین می‌آمد. کریک که به تازگی یافته های شارگاف را هم مطالعه کرده بود، سعی کرد با استفاده از آن‌ها نحوه‌ی قرار گرفتن بازها را در مولکول DNA مشخص کند. او اظهار کرد که بازها در میانه‌ی این مارپیچ دوتایی دو به دو به هم متصل می‌شوند تا فاصله بین دو مارپیچ ثابت بماند. آن‌ها ادعا کردند که هر یک از این دو مارپیچ مولکول DNA می‌تواند به عنوان قالبی برای ایجاد دیگری استفاده شود.


 

 


 

در تقسیم سلولی، این دو رشته از هم جدا می‌شوند و بر روی هر یک از آن‌ها یک نمونه‌ی جدید شبیه رشته‌ی مقابل قبلی ساخته می‌شود. با این روش بدون اینکه ساختار DNA عوض شود، یک DNA شبیه آن تولید می‌شود. در اندک مواردی که در این روند خطایی پیش بیاید، شاهد " جهش " خواهیم بود. مدل آ‌ن‌ها چنان با اطلاعات حاصل از آزمایش‌ها مطابقت داشت که بلافاصله مورد قبول همه واقع شد. کشف ساختار DNA را می‌توان مهم‌ترین اکتشاف زیستی در صد سال اخیر دانست. در سال 1962 واتسون، کریک و ویلکینز موفق به دریافت جایزه نوبل شدند، اما متأسفانه فرانکلین در گذشته بود.

 

6 آبان 1391برچسب:, :: 15:40 ::  نويسنده :

زندگينامه نيلز بور

نيلز بور (1962-1885) در كپنهاك دانمارك متولد شد. در همان جا به تحصيلات خود ادامه داد و در سالبه دريافت دكتراي فيزيك نائل آمد در سال1912 در آزمايشگاه رادرفورد در منچستر انگلستان كه مركز تحقيق درباره راديواكتيويته و ساختمان اتمي بود به كار مشغول شد. در آنجا بود كه تئوري ساختمان اتمي خود را براي توضيح خواص شيميايي و طيفهاي اتمي ابداع كرد و توسعه داد. پس از آن در توسعه مكانيك كوانتومي، در پيشبرد فيزيك جديد نقش مهمي ايفا كرد. در آخرين سالهاي زندگي بيشتر وقت خود را براي پيشبرد طرحهايي براي همكاري بين‌المللي و كاربرد صلح آميز فيزيك هسته‌اي صرف مي‌كرد.

«فيزيك كلاسيك» اشاره به بخشهايي از فيزيك است كه پيش از آغاز قرن بيستم ميلادي و بر اساس مكانيك نيوتوني، الكترومغناطيس ماكسول و ترموديناميك كارنو پايه‌گذاري شد.

چون تصور بور درباره هسته با تصور رادرفورد يكيكاتودي، دستخوش تغيير مي‌شد. بنابراين چنين استنباط شد كه اين بارهاي الكتريكي مركب از ذرات باردار منفي هستند.در سال 1898 ج.ج تامسن نسبتq/mاين ذرات گسيل يافته فوتوالكتريكي را با همان روشي كه در مورد ذرات پرتوكاتودي به كار برده بود، اندازه‌گيري كرد او براي ذراتي كه در اثر فوتوالكتريك به بيرون پرتاب مي‌شدند، همان مقدار را به دست آورد كه قبلاً براي ذرات پرتوكاتودي پيدا كرده بود. با اين آزمايشها (و آزمايشهاي ديگر) معلوم شد كه ذرات فوتوالكتريك همان خواص الكترونها را دارند. در واقع فيزيكدانها اين ذرات  را الكترونهاي عادي به حساب مي‌آورند با اين همه گاهي آنها را فوتوالكترون مي‌نامند تا منشأ آنها مشخص شود، كارهاي بعدي نشان داد كه همه مواد (جامدات، مايعات و گازها) در شرايط مناسب اثر فوتوالكتريك از خود نشان مي‌دهند. اما آسانتر آن است كه بررسي اين اثر را با سطوح فلزي آغاز كنيم. ghari(نسایی)

 

درباره وبلاگ

دبیر مدارس شاهد مهدیزاده نیا و شهید کاخکی ناحیه 7 مشهد
آخرین مطالب
پیوندهای روزانه
نويسندگان


ورود اعضا:

خبرنامه وب سایت:





آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 1
بازدید دیروز : 0
بازدید هفته : 105
بازدید ماه : 292
بازدید کل : 171271
تعداد مطالب : 217
تعداد نظرات : 38
تعداد آنلاین : 1